(روابط و جذابیت هایی که رنگ می بازند)
عشق واژه ای است که تقریباً همه ی انسان ها آن آشنا هستند. عشق های رومانتیک پیش از ازدواج، گاه به دلیل عدم درک از عنصر واقعیت و عدم احساس تعهد به یک زندگی که احتمالاً دشواری ها و پیچ و خم هایی هم دارد، ایجاد و عمیق می شوند. آگاهی از این مساله خود مجالی را برای ورود عنصر آگاهی، دوشادوش مؤلفه ی احساس باز می کند.
انسان بنا بر ماهيت اجتماعي خود همواره به دنبال برقراری رابطه است. روابطی که طرف مقابل آن می تواند هر عنصری در محیط باشد. در این بین رابطه ی انسان- انسان به دلیل نزدیکی فضای ذهنی و البته مساله نیازها، آنها جذاب تر و ضروری تر به نظر می رسند.
در همین راستا، انسان روابطی را با انسان های هم جنس و غیرهمجنس برقرار می کند. که البته هر کدام ساز وکار خود را دارند. انسان از طفولیت و به طور بارزتر از دوران کودکی رویای داشتن همسر را در سر می پروراند و همواره تخیلی از همسر و همراه زندگی دارد. البته این حس به معنای احساس نیاز جنسی نیست، بلکه ممکن است در وجود آدمی نهادینه یا از طریق محیط این حس القا شده باشد.
یکی از اقدامات فعال در زمینه رسیدگی به این نیاز، معمولا در دوران جوانی شروع می شود. برقراری روابط رومانتيك و عاشقانه به صورت ذهنی و در مواردی به صورت واقعی، مسائلی هستند که در دنیای کنونی بوجود آمده اند و البته چالش هایی را با خود همراه داشته اند.
بد یا خوب دیدن یا به عبارتی دید دوقطبی این روابط معمولا خطاي تحلیل را ایجاد میکند. هر چند مسائل فرهنگی و مذهبی در این زمینه تأثیراتی را در حوزه ی عدم برقراری و یا مدیریت روابط با شرایط خاص لحاظ می نماید. می توان گفت تهدیدها و فرصت های ایجاد و ادامه چنین روابط، رابطه ی مستقیمی با نگاه فرهنگی جامعه داشته باشد.
اما از منظر روانشناختی این روابط چه تأثیری بر جوان می گذارد؟
در کنار فرصت هایی که ممکن است روابط و دوستی های پیش از ازدواج در افراد با قصد ازدواج ایجاد کند مثل:
-شناخت بیشتر از ویژگی های رفتاری.
-آشنایی با جنس مخالف و نیازهایش.
و موارد دیگری که معمولا به عنوان دلیل فرد برای برقراری این روابط تلقی می شود، یکی از نکاتی که نه تنها شناخت را ایجاد نمی کند بلکه به عنوان یک مسئله ی چالش انگیز در زندگی مشترک خود را بروز می دهد عشق شور انگیز است. با اینکه ایجاد وابستگی عاطفی بین زن و مرد در مواردی این چنینی معمولا اجتناب ناپذیر است، مساله ای که وجود دارد، بهایی است که هر فرد با درگیری در این ارتباط می پردازد.
مساله ای که اصطلاحاً در اینجا با عنوان عشق شیک بیان شده است، اشاره به این دارد که عشق و روابط عاشقانه معمولاً در فضای اتوکشیده ی ایجاد می شود، اغلب روابط عاشقانه پیش از ازدواج در شرایطی است که هر دو نفر از نظر ظاهر در بهترین حالات خود قرار دارند و برای آراستگی تمام همت خود را صرف کرده اند. افراد با پوشش و ظاهر جذاب یکدیگر را ملاقات می کنند. یعنی زمانی که مرد ادکلن زده، با موهای مرتب و چشمانی پرمهر خود را ارائه می دهد و زن نیز با آراستگی و به دور از ترشرویی در ارتباط قرار می گیرد. جنس رابطه این چنین است که افراد معمولا در بهترین حالات یکدیگر را ارزیابی می کنند، نه فقط از نظر ظاهری بلکه از نظر رفتاری و اخلاقی هم این قضیه صادق است.
شرایطی که افراد مسئولیت و تعهدی نسبت به یکدیگر ندارند، در شرایط سخت و دشوار یکدیگر را محک نزده اند، آنها با واکنش طرف مقابل در مقابل ناملایمت ها آگاه نیستند و البته نمی توانند تصور کنند طرف مقابل آنها اگر مثل اکنون وقت زیادی را صرف آراستگی خود نکند، چه ظاهری پیدا خواهد کرد. از پستی و بلندی های زندگی آگاه نیستند و معمولا ًعشق را حلّال مشکلات می دانند در صورتی که واقعیت چیز دیگری است، اما عشق شورانگیز انگار تنها سودای وصال در سر دارد….
یادداشتی از دکتر داود حاج خدادادی
دکترای مشاوره و مدرس دانشگاه
مرکز مشاوره مهدیه