کمال گرایی یا بی نقص گرایی؟
چند روز دیگه نتیجه کنکورم میاد و من فکر میکنم گند زدم و اگه خوب نشه، بیچاره میشم.
من هفته پیش جواب درخواست به اشتغالم اومد و ریجکت شده و خیلی مضطربم، حس میکنم غیر مفیدم،بی ارزشم و بی مصرف!
در افرادی که از طرف والدین ، بصورت مشروط مقبول واقع شده اند، (مثلا اگه درست خوب باشه، اگه شلوغ نکنی، اگه شبیه پسر عموت باشی، اگه خوب رفتار کنی و….) یک کمال گرایی افراطی برای پیشرفت و تاپ بودن دیده میشه. انگار هویت فرد فقط زمانی معنا پیدا میکنه که برای رضایت دیگری، یک کار مهمی کرده باشه. و یک ترس همیشگی از داشتن نقص و کامل نبودن در ایشان دیده میشود. نکته اساسی “خشم سرکوب شده“، در درون فرد، نسبت به والد سرزنشگر است که نیروی محرکه کمال گرایی افراطی می باشد.
همانند سازی با والد سرزنشگر؛ یعنی فرد برای در امان ماندن از سرزنش والد مهربان (!!!!!!) خویش ، شبیه خود او میشود. حالا که نمره خوبی نگرفتم پس حق ندارم شاد باشم، من مستحق سرزنشم.
نکته دوم این است که در بیشتر موارد آن خشم سرکوب شده باعث لجبازی و تخریب البته بصورت منفعل و نامحسوس میشود. صورت که فرد میره توی اتاق وانمود میکنه داره درس میخونه ولی فیلم میبینه! فرد سر جلسه کنکور سوالارو پاسخ نمیده و…، که ازین طریق خشمشو نشون بده.
در فرایند درمان توجه به احساسات سرکوب شده، و تجربه آنهامیتواند به فرد کمک کند تا بتواند بدون ترس های درونی با آرامش به سمت هدف گام بردارد.