گستاخی چیست ؟
گستاخی یکی از جلوه های رفتار ناسازگارانه است . اگر رفتار یا گفتاری ما را آزار داده و پریشان خاطر می سازد ، یا به نوعی احساس ناتوانی ایجاد می کند ودر فرهنگ وعرف جامعه ناشایست به حساب می آید ، به گونه ای آن رفتار ، گستاخانه است . البته گاه ممکن است جملاتی از فرزندان خود بشنویم که ناراحتمان کند اما به هیچ وجه گستاخانه نباشند (مامان چرا اینقدر داد می زنی ؟)( پدر بزرگ لطفا سر مامانم دادنزن ) ، ( دوست ندارم لباس های خواهرم را بپوشم )شاید جملاتی از این دست فقط بیان صادقانه ی برخی واقعیت ها یا نیازها باشند که نباید آنهارا گستاخانه قلمدادکرد .
انواع رفتارهای گستاخانه : این گونه رفتارها شامل : بددهانی ، کنایه های نیش دار ، ستیزه جویی جسمانی ، پرت کردن اشیا ء ، مسخره کردن (کلامی ورفتاری ) بی توجهی و…. می باشد .
علل رفتارهای گستاخانه
معمولا چنین رفتارهایی در ابتدا به منظور ارضاءنیازها ومقابله با ناکامی هایی است که ممکن است توسط والدین به وجود آیند، یا درنتیجه ی تربیت اشتباه والدین(گاه به اسم اینکه می خواهیم فرزندمان آزادانه رشد کند )اتفاق می افتد .اما ممکن است چنین رفتارهایی در واقع تظاهرات جسمانی وکلامی ترس ها ، حسادت ها ، حقارت ها، وخشم فرزندان باشد .
ضرورت مقابله با گستاخی فرزندان
گستاخی فرزندان اگر استمرار داشته باشد می تواند منجر به درگیری های فراوان بین اعضاءخانواده شده حرمت ها را ازبین ببرد . گذشته از آن به مرور در هر دوسوی جبهه ،یعنی هم در والدین وهم در فرزندان احساسات منفی مثل خشم ،حقارت وحتی احساس گناه را به ارمغان بیاورد .رفتار گستاخانه می تواند انسان را از وجود یک زندگی مولد وشادمان محروم سازد زیرا کودکی که در خانه می تواند با گستاخی حرف خودرا به کرسی بنشاند بدون شک بیرون از خانه نیز سعی خواهدکرد همین روش را ادامه دهد .بنابراین احترام تمام کسانی را که در زندگی حال وآینده ی او وجود دارند راازدست خواهد داد.بسیار محتمل است چنین انسان هایی سر خورده وآسیب دیده از روابط خود ، به بزه کاری و رفتارهای مخرب روی آورده و روحیه اطاعت از قانون واحترام به مقررات اجتماعی و رعایت آداب اخلاقی در آنان به حداقل ممکن تنزل کند . ازاین رو لازم است برای رویارویی با گستاخی فرزندان ، قبل ازوقوع آن آمادگی داشته باشیم .
روش های مقابله با گستاخی
در اینجا روشی چهار مرحله ای راکه توسط برخی روانشناسان برای مقابله با گستاخی فرزندان پیشنهاد شده معرفی می کنیم :
قدم اول: شناخت رفتار گستاخانه است : اگر حرکت یا سخنی مارا آزار می دهد وبه نوعی احساس ناتوانی وضعف ایجاد می کند ، آن همان رفتار گستاخانه می باشد به عنوان مثال وقتی لحن ومحتوای گفته ی فرزندمان ،خصمانه ،تمسخرکننده ،بی ادبانه وتوهین آمیز می باشد ، به احتمال زیاد مابا نوعی رفتار گستاخانه مواجه هستیم . در سنین پیش دبستانی ممکن است بگوید (مامان بد )یا بافریاد واخم بگوید ( نه )در سنین دبستانی جملاتی از این دست ممکن است شنیده شود : (خفه شو )(ازت بدم می آید )( آه بسه دیگه)ممکن است فحش های رایج را شنیده باشید وآن را به کار ببرد .در سنین نوجوانی ممکن است بگویند : (حوصله ات راندارم)،(تواز مد لباس چی میفهمی)و غیره.
بسیاری از روانشناسان کودک عقیده دارندتوسل به رفتار گستاخانه به عنوان بخشی از فرایندرشد کودکان قبل از سه سالگی دوراز انتظار نیست.
قدم دوم : انتخاب پی آمد مناسب برای این رفتار : بهتراست این کار به موقع وسریع انجام شود . بالحنی آرام که حاکی از تسلط مابراوضاع شد . علت استفاده از این پی آمدرا خیلی کوتاه ومختصر برایش توضیح می دهیم : (رفتارت قابل قبول نیست ، با این کار که کردی حس حال وانرژی من از بین رفت ودیگر نمی توانم این هفته طبق قرار قبلی تورا به سینما پارک ویا مهمانی و… ببرم ) اگر در مقابل این اقدام واکنش نامناسبی نشان داد ،که بدون شک چنین خواهد کرد ،آنگاه باید قدم چهارم را برداشت .
کناره گیری از معرکه ومجادله با فرزند گستاخ: بعداز اعلام پی آمد اوراترک کرده وبه دنبال کار خود می رویم .از درگیر شدن ومجادله با فرد گستاخ خودداری کنیم ،از خود دفاع نکنیم از تکنیک صفحه خط خورده استفاده کنیم. یعنی مثل یک صفحه گرامافون قدیمی که وقتی خط می افتاد به علت گیر کردن سوزن ،قسمتی از شعرتکرار می شد .ماهم با لحنی یکنواخت وتکرار ،گاهی حتی با یک لبخند ملایم ، حرف خود را ، خیلی کوتاه ، تکرار می کنیم ،مثلا تکرار میکنیم : ببخشید ،نمی توانم )اگر معذرت خواهی کرد ازاین کارش تشکر کرده ولی همچنان پی آمد انتخاب شده را با قاطعیت انجام دهید مثال: بهروز پسر 8ساله ای است که اغلب برای خوردن شام به موقع حاضر نمی شود مرتب از غذا ایراد می گیرد . یکبار سر سفره شام بد از خوردن اولین لقمه با لحن تحقیر آمیزی گفت ( به این هم می گویند غذا ).این با والدین تصمیم گرفتند با رفتار گستاخانه پسرشان رویا رو شوند .مادر گفت (اصلا ازاین لحن حرف زدن خوشم نمی آید ، حال بدی پیدا کردم نمی توانم این هفته تورا به پارک ببرم، )بهروز با لحن اعتراض آمیز فریاد زد (اه اه اه واسه چی )ومادر ادامه داد این طرز حرف زدنت انرژی مرا از بین برد .و به آرامی بدون اینکه به پسرش نگاه کند مشغول خوردن شام خود شد وسفره راجمع کردو مشغول دیگر کارهای خود شد و به حرفی که زده بود عمل کرد واورا به پارک نبرد .
توصیه های بهداشت روانی
قبلا فهرستی از امور وفعالیتهایی را که برای فرزندانمان مهم است را تهیه کنید تا بتوان از آن برای تقویت رفتارهای مطلوب وحذف رفتارهای نامطلوب استفاده کنیم هرچه کمتر حرف بزنیم وبیشتر به گفته ی خود عمل کنیم بهتر خواهیم بود . بچه ها از عمل ورفتارهای مابیشتر چیز یاد میگیرند تا از حرف های ما!
وقتی فرزندانمان جمله ای گستاخانه به زبان آوردند با لحن عصبی وشگفت زده نگوییم ( چی گفتی ؟!) چ.ن معمولا جواب خواهند داد (هیچی !) بعد مجبور خواهیم شد بگوییم (نشنیدم چیزی گفتی ) وآنگاه یک مجادله بی نتیجه در خواهد گرفت بنابراین بهتر است مستقیما با جمله یا رفتار گستاخانه او اشاره واحساس خود را از شنیدن آن بیان کنیم .
به جای استفاده از پیام ( تو ) ( مثلا : این طرز حرف زدن را نمی پسندم چنین رفتاری انرژی من را می گیرد ، وقتی چنین حرکتهایی را می بینم به کلی ناامید می شوم )استفاده کنیم چرا که استفاده از این پیام (تو) در طرف مقابل ،نوع مقاومت ودلخوری ایجاد می کند .
جلسات خانوادگی تشکیل بدهیم وبا بقیه درمورد قوانین خانه به توافق برسیم . بهتراست قوانین عادلانه وضع کنیم ولی اجرای همان قوانین عادلانه سختگیر وجدی باشیم بچه ها وقتی بفهمند فایده ای در این قوانین وجود دارد از آنها سوءاستفاده کرده ، بنابراین ممکن است دردسر تولید شود.
برخی والدین بعداز شنیدن جملات گستاخانه فرزندانشان آنچنان آشفته می شوند که شروع به ناسزا ( اگر خود نوع گستاخی است ) وتهدید های غیر قابل اجرا می کنند مثلا می گویند : ( دیگه مادرت نیستم ! از دست شما بیزارم ، از این خانه میرم ، دیگه حق نداری تلویزیون نگاه کنی ، از این خانه پرتت میکنم بیرون وحق نداری برگردی !) خوب ،معلوم است که وقتی حالمان جا آمد هیچکدام از این کارها را انجام نمی دهیم پس بهتر است با آرامش پی آمده قابل اجرا ومحدودی را اعلام کنیم ( اگر قدرتی برای مدیریت وکنترل هیجانات خود نداریم ، از روانشناس ومتخصص کمک بگیریم ). در ضمن ممکن است چنین تهدیدهای بحران ساز شده وبه عنوان مثال باعث فرار آن از خانه شود .اگر غفلت کردیم وناسزایی از دهنمان خارج شد معذرت خواهی کرده وبه آرامی توضیح دهیم که اشتباه کردیم سپس منظور خود را با زبان مناسب تر بیان کنیم.
در برخی از برنامه های تلویزیونی ویا فیلم های سینمایی ممکن است حتی قهرمان فیلمی که در بسیاری موارد باهوش وجذاب نشان داده می شوند با گستاخی ورفتار های خشن به موفقیت دست پیدا کنند .از آنجا که درکودکان ونوجوانان میل زیادی در باور کردن چنین صحنه هایی وجود دارد بهتر است مانیز آن را در تماشای چنین فیلم هایی همراهی کنیم .بعداز خاتمه ی فیلم راجع به اینکه نظرش راجع به شخصیت های فیلم چیست سوال بپرسیم وهمان جا با لحنی قاطع ولی آرام ارزشهای حاکم بر خانواده وجمع را گوشزد کنیم ( خیلی کوتاه ومختصر ) و به غیر واقعی بودن شخصیت های داستان اشاره کنیم .
یکی از اهرم های بسیار قدرتمنددر داستان والدین ( توجه) می باشد . همه ی انسان ها به ویژه کودکان ونوجوانان به توجه دیگران از جمله والدین خود نیاز دارند تجربه نشان داده که فرزندان ما توجه منفی ( سرزنش وشکل های بدتر شماتت )را بر بی توجهی ترجیح می دهند . به ویژه در کودک، چنانچه رفتار نامطلوب با فرزندانمان خطرناک نباشد می توانیم آنرا مورد بی توجهی قرار داده وهرگاه رفتار نامطلوب را انجام نداد توجه مثبت ( لبخند ، حرف زدن ، ونگاه کردن ) ارائه دهیم . درمقابله با گستاخی های فرزندان بهتر است پدر ومادر هماهنگ عمل کنند .ممکن است به کار بردن روش های این متن برای همه موثر نباشد در صورت لزوم شایسته است با یک مشاور روانشناس ویا روانپزشک مشورت کرد .