نوزادان محتوای کلام را درک نمی کنند ولی با کسانی که به صورت شهودی با هیجانات خود به آنها پاسخ می دهند ارتباط برقرار می کنند و این ارتباط نه کلام و محتوای آن، دنیای روانی آنها را شکل می دهد. مادر در نوزادی وظیفه تنظیم و کنترل ترس کودک و پدر در اواخر یک سالگی تنظیم خشم را برای کودک نوپا انجام می دهد. این ارتباطات در حالات بدن، لحن کلام، توجه به احساسات مثبت و منفی، نگاه، بوی مادر و تماس بدنی او خلاصه می شود. اثرات عدم شکل گیری این ارتباط در بیشتر مواقع جبران ناپذیر و عامل اصلی شکل گیری دفاع های روانی است. جبران آسیب مغزی ناشی از این آسیب روانی نه با اگاهی و تغییر مکانیزم ها بلکه به صورت تجربه ای و به صورت ناهشیار امکان پذیر است و این تغییر جز با برقراری ارتباط هیجانی با فرا موضع (شخص آگاه به تجارب) امکان پذیر نیست.